نوآوری باز یک استراتژی تجاری است که شرکتها را تشویق میکند تا از منابع داخلی و خارجی برای پیشبرد فرآیندهای نوآوری خود استفاده کنند. این مفهوم تصدیق میکند که ایدهها و تخصصهای ارزشمند میتوانند از منابعی خارج از مرزهای سنتی یک شرکت بیایند و به دنبال استفاده از این منابع خارجی برای نوآوری است.
نوآوری باز نوعی مدل نوآوری است که همکاری با افراد و سازمان های خارج از شرکت مانند مشتریان، تامین کنندگان، رقبا، پژوهشگران یا عموم را ترویج میکند. هدف نوآوری باز استفاده از دانش، ایدهها و ظرفیتهای خارج از سازمان برای ارتقای قابلیتها و نتایج نوآوری داخلی شرکت است.
نوآوری باز به عنوان یک مفهوم محوری در ادبیات تجاری معاصر ظهور پیدا کرده است و نشان دهنده تغییر پارادایم در رویکرد سنتی به نوآوری سازمانی است. اصطلاح «نوآوری باز» که ریشه در تلاشهای پیشگامانه “هنری چسبرو” دارد، از ادغام برنامهریزی شده ایدهها، فناوریها و منابع داخل و خارج سازمان در فرآیندهای نوآوری در چارچوبی استراتژیک است. این انحراف از مدل نوآوری داخلی نه تنها نشاندهنده پاسخی به سرعت فزاینده تغییرات فناوری و جهانیسازی است، بلکه نشاندهنده یک پیکربندی مجدد اساسی از نوآوری است. با به کارگیری هوش جمعی، نوآوری باز تلاش میکند تا فرهنگ اشتراک دانش، همآفرینی(co-creation) (نام های دیگر: ایجاد مشترک، تولید مشترک) و تولید ارزش را تقویت کند و در نتیجه موجب تسریع در توسعه محصولات، خدمات و راه حلهای پیشگامانه میگردد.
نکته اصلی در نوآوری باز این است که سازمانها دیگر نمیتوانند برای حفظ مزیتهای رقابتی در بازار پویای امروزی صرفاً بر قابلیتهای تحقیق و توسعه داخلی خود تکیه کنند. در عوض، هماهنگسازی برای مشارکتهای خارجی، اتحادهای استراتژیک و اکوسیستمهای باز بهعنوان وسیلهای برای بهرهگیری از انبوهی از تخصص خارجی و دیدگاههای جدید نوآوری مورد توجه قرار گرفته است. چنین تلاشهای مشترکی که طیفی از شیوهها را در بر میگیرد، از جمعسپاری و همآفرینی گرفته تا صدور مجوز بهرهبرداری از فناوری و سرمایهگذاریهای مشترک، مظهر ضرورت پذیرش یک سازمان بیمرز با محیط خارجی آن است.
در واقع، برتری واضح نوآوری باز گفتمان متقاعد کنندهای را ایجاد کرده است که از دوگانگی سنتی پارادایمهای نوآوری «درون به بیرون» و «بیرون به درون» فراتر میرود. همانطور که سازمانها پیچیدگیهای این مرز نوآوری جدید را دنبال میکنند، درک دقیق اصول کلیدی، چالشها و بهترین شیوههای مرتبط با نوآوری باز اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند. این گفتمان با بررسی انتقادی زیربنای نوآوری باز، به دنبال روشن کردن پتانسیل تحولآفرین آن است.
نوآوری باز و بسته چیست ؟ پارادایمهای نوآوری «درون به بیرون» و «بیرون به درون» رویکردهای متضادی را برای تولید و به کارگیری نوآوری در سازمانها ارائه میدهند.
پارادایم نوآوری “درون به بیرون” به طور سنتی شامل یک سازمان است که عمدتاً بر منابع داخلی، قابلیتها و تلاشهای تحقیق و توسعه برای هدایت نوآوری تکیه میکند. در این رویکرد، سازمان به عنوان تنها منبع ایدهها و راهحلهای نوآورانه تلقی میشود و تمرکز بر توسعه و تجاریسازی این ایدهها در محدوده سازمان است. این مدل تاکید زیادی بر حفاظت از مالکیت معنوی و حفظ یک فرآیند بسته نوآوری دارد، جایی که سازمان به دنبال ایجاد ارزش از طریق دانش و فناوری اختصاصی است.
از سوی دیگر، پارادایم نوآوری “بیرون به درون” بر اهمیت بهرهبرداری از منابع بیرونی نوآوری مانند مشتریان، تامینکنندگان، شرکا و حتی رقبا تاکید میکند. این رویکرد محدودیتهای تکیه صرفاً بر تحقیق و توسعه داخلی را تشخیص میدهد و سازمانها را تشویق میکند تا فراتر از مرزهای خود برای ایدهها، فناوریها و تخصصهای جدید نگاه کنند. مدل «بیرون به درون» همکاری، تبادل دانش باز و ایجاد مشارکت با ذینفعان بیرونی را با هدف مهار دانش و منابع بیرونی برای هدایت نوآوری و ایجاد ارزش ترویج میکند.
ظهور نوآوری باز به عنوان یک گفتمان متقاعد کننده نشان دهنده خروج از دوگانه پارادایمهای نوآوری «درون به بیرون» و «بیرون به درون» است. نوآوری باز با حمایت از رویکردی یکپارچهتر و در هم تنیدیدهتر به نوآوری، از این دوگانگیها فراتر میرود و تصدیق میکند که ایدهها و فناوریهای ارزشمند میتوانند هم در داخل و هم خارج از سازمان سرچشمه بگیرند و نوآوری موفق اغلب به ترکیبی از منابع داخلی و بیرونی نیاز دارد.
با پذیرش نوآوری باز، سازمانها به دنبال بهرهگیری از نقاط قوت هر دو پارادایم هستند و به طور فعال با شرکا همکاری میکنند و در عین حال خلاقیت و تخصص داخلی را نیز پرورش میدهند. این رویکرد به سازمانها اجازه میدهد تا به مجموعه گستردهتری از ایدهها، تخصص و منابع دسترسی داشته باشند که منجر به نتایج متنوعتر و تاثیرگذارتر نوآوری میشود. علاوه بر این، نوآوری باز تغییر به سمت یک فرهنگ نوآوری فراگیرتر و مشارکتی را تشویق میکند، جایی که اشتراک دانش، همآفرینی(co-creation) و اکوسیستمهای باز، محور استراتژی نوآوری سازمان میشوند.
انواع روشهای نوآوری
روشهای نوآوری، رویکردها، تکنیکها و فرآیندهای سیستماتیکی هستند که برای تولید، توسعه و اجرای ایدهها، محصولات، خدمات یا فرآیندهای جدید استفاده میشوند. انواع مختلفی از روشهای نوآوری وجود دارد که هر کدام ویژگی ها و کاربردهای خاص خود را دارند. در اینجا چند نوع متداول از روشهای نوآوری آورده شده است:
- حل خلاقانه: تفکر طراحی یک رویکرد انسانمحور و تکراری برای نوآوری است که بر درک نیازهای کاربران، ایجاد راهحلهای خلاقانه، نمونهسازی و آزمایش ایدهها تمرکز دارد. این شامل همدلی با کاربران، تعریف مشکلات، ایدهپردازی راهحلهای بالقوه، نمونهسازی مفاهیم و آزمایش و تکرار بر اساس بازخوردها است.
- نوآوری ناب: روش نوآوری ناب که توسط اریک ریس ترویج شده است، بر استفاده از آزمایشهای کوچک و تکراری برای آزمایش مفروضات، اعتبارسنجی تناسب محصول با بازار و به حداقل رساندن ضایعات تأکید دارد. این شامل ساخت حداقل محصولات قابل دوام (MVP)، اندازهگیری معیارهای کلیدی و یادگیری از بازخورد مشتری، برای تکرار سریع و چرخش در صورت نیاز است.
- نوآوری چابک: چابک یک رویکرد تکراری و انعطافپذیر برای نوآوری است که معمولاً در توسعه نرم افزار و مدیریت پروژه استفاده میشود. این شامل تقسیم پروژههای پیچیده به وظایف کوچکتر و قابل مدیریت، اولویت دادن به همکاری با مشتری و انطباق با تغییرات و بازخورد در طول فرآیند توسعه است.
- نوآوری باز: نوآوری باز شامل استفاده از ایدهها، فناوریها و مشارکتهای بیرونی برای تکمیل تلاشهای تحقیق و توسعه داخلی است. این میتواند شامل همکاری با شرکا، جمعسپاری ایدههای مشتریان و ذینفعان یا صدور مجوز بکارگیری فناوریها از سایر سازمانها برای هدایت نوآوری باشد.
- همآفرینی(co-creation): همآفرینی شامل همکاری با مشتریان، کاربران یا سایر ذینفعان در توسعه محصولات، خدمات یا راه حل های جدید است. بر مشارکت فعال کاربران نهایی در فرآیند طراحی و نوآوری تأکید میکند که اغلب منجر به محصولات و خدمات مشتری محور و سفارشیتر میشود.
- استراتژی اقیانوس آبی: استراتژی اقیانوس آبی که توسط Chan Kim و Renée Mauborgne توسعه یافته است، شامل توجه به بخشی نادیده گرفته شده بازار برای توسعه محصولات یا خدمات نوآورانه است که یک شرکت را از رقبای خود متمایز میکند. این رویکرد بر نوآوری ارزش تمرکز دارد، جایی که شرکتها به دنبال تمایز و هزینه کم هستند.
- شش سیگما و تولید ناب: این روشها بر بهبود فرآیند و کاهش ضایعات در صنایع تولیدی و خدماتی تمرکز دارند. شش سیگما بر تجزیه و تحلیل آماری و تصمیمگیری مبتنی بر دادهها برای بهبود کیفیت و کارایی تأکید دارد، در حالی که تولید ناب بر حذف ضایعات و سادهسازی فرآیندها تمرکز دارد.
- TRIZ (نظریه حل مسئله اختراعی): TRIZ یک روش سیستماتیک حل مسئله است که هدف آن یافتن راهحلهای نوآورانه برای مشکلات فنی با استفاده از الگوهای راه حلهای ابداعی در صنایع و حوزههای مختلف است. این یک رویکرد ساختاریافته برای شناسایی و حل تضادها در فرآیند طراحی و مهندسی ارائه میدهد.
اینها تنها چند نمونه از روشهای متداول نوآوری هستند. بسته به زمینه و اهداف خاص یک ابتکار نوآوری، سازمانها ممکن است از یک یا ترکیبی از این روشها برای ایجاد نتایج خلاقانه و تأثیرگذار استفاده کنند.
7 گام پیادهسازی نوآوری باز در سازمان
اجرای نوآوری باز در سازمانها بسته به نوع، اندازه، صنعت و اهداف سازمان و همچنین ماهیت و دامنه چالش نوآوری میتواند متفاوت باشد. با این حال، برخی از مراحل و روشهای رایجی که میتوان برای اجرای نوآوری باز استفاده کرد عبارتند از:
- ارزیابی و آمادگی فرهنگی: سازمانها باید فرهنگی ایجاد کنند که پذیرش افکار متفاوت، همکاری و به اشتراک گذاری دانش را تشویق کند. این ممکن است شامل بازنگری در رویکردهای سنتی نوآوری و پذیرش این ایده باشد که ایدهها و تخصصهای ارزشمند میتوانند از خارج سازمان بیایند.
- شناسایی اهداف استراتژیک: سازمان باید به وضوح مشکل یا فرصتی را که میخواهد به آن رسیدگی کند و نتایج و معیارهای مورد نظر برای موفقیت را شناسایی کند. این میتواند به سازمان کمک کند تا چشمانداز و استراتژی نوآوری خود را متمرکز کند و ارتباط برقرار کند و ذینفعان داخلی و خارجی خود را همسو کند.
- شبکهسازی: سازمانها باید فعالانه به دنبال شرکای بالقوه مانند تامینکنندگان، مشتریان، موسسات تحقیقاتی و استارتاپها باشند و با آنها تعامل داشته باشند. ایجاد شبکهای از شرکا میتواند به دسترسی به ایدهها، فناوریها و تخصصهای جدید کمک کند و فرصتهایی برای همکاری ایجاد کند. در شبکهسازی در نظر گرفتن انگیزهها، قابلیتها و سازگاری شرکا بسیار مهم است.
- تدوین چارچوب همکاری: برای ایجاد تعامل و همکاری سازنده لازم است دستورالعملها و آییننامههای روشن و شفافی در مورد شرایط و ضوابط همکاری مانند نقشها، مسئولیتها، مشوقها، حقوق مالکیت معنوی، مدیریت پروژه، محرمانگی اطلاعات و نحوه تعاملات تهیه و توافق گردد.
- ایجاد زیرساخت فناوری: فناوری میتواند با فراهم کردن بسترهایی برای اشتراک دانش، همکاری و جمعسپاری ایدهها نقش کلیدی در تسهیل نوآوری باز داشته باشند. سازمانها میتوانند از فناوری برای ارتباط با شرکا، به اشتراکگذاری اطلاعات و مدیریت پروژههای مشترک استفاده کنند.
- تعیین شاخصها و معیارها: سازمانها با ایجاد شاخصها و معیارها برای تلاشهای نوآورانه، میتوانند تاثیر همکاریها و میزان موفقیتها را شناسایی و تصمیمات آگاهانهتری برای ابتکارات آینده اتخاذ کنند.
- ایجاد ارزش: سازمان باید سازوکاری ایجاد کند که بتواند از نتایج فعالیتها بهرهبرداری و از آنها استفاده کند و برای خود و شرکا ارزش ایجاد کند.
به طور کلی، اجرای نوآوری باز در سازمانها مستلزم یک رویکرد استراتژیک و پیشگیرانه و همچنین تمایل به پذیرش روشهای جدید کار و همکاری با شرکای خارج از سازمان است. با پرورش فرهنگ باز، ایجاد شبکهای از شرکا و بهرهگیری از فناوری، سازمانها میتوانند به ایدهها، فناوریها و تخصصهای جدیدی دسترسی پیدا کنند.
مدیریت دیتا چیست و چگونه به سیستم و فرآیند نوآوری باز کمک می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر روی لینک کلیک کنید.
نرمافزارهای مورد نیاز برای برای پیادهسازی نوآوری باز
بسته به اهداف، روشها و شرکای فرآیند نوآوری باز، انواع مختلفی از نرمافزارها وجود دارد که میتوان از آنها برای تسهیل اجرای نوآوری باز در سازمانها استفاده کرد. برخی از انواع نرمافزارهای رایج برای نوآوری باز عبارتند از:
- پلتفرمهای مدیریت ایده: این پلتفرمها برای جمعآوری، ارزیابی و اولویتبندی ایدهها از منابع داخلی و بیرونی سازمان طراحی شدهاند. آنها میتوانند به سازمانها در جمعآوری و مدیریت ایدهها کمک کنند و همکاری و بازخورد در مورد مفاهیم و پیشنهادات مختلف را تسهیل کنند.
- پلتفرمهای نوآوری باز: این پلتفرمها برای تسهیل فرآیندهای نوآوری باز در سازمانها طراحی شدهاند و می توانند از فعالیتهایی مانند تولید ایده، همآفرینی (co-creation) و مدیریت حقوق مالکیت معنوی پشتیبانی کنند. از روشهای مختلف نوآوری باز مانند مسابقات آنلاین، جمعسپاری، هکاتونها، انکوباتورها یا شتابدهندهها پشتیبانی کنند.
- پلتفرمهای جمعسپاری: نرمافزار جمعسپاری سازمانها را قادر میسازد تا با گروه بزرگی از مشارکتکنندگان بیرونی برای جمعآوری ایدهها، بازخوردها و تخصص تعامل داشته باشد. این پلتفرمها میتوانند به استفاده از منابع متنوع دانش و خلاقیت کمک کنند و اغلب برای چالشها یا پروژههای خاص بکارگرفته میشوند.
- مدیریت پروژه: این نوع نرمافزارها به تیمها کمک میکنند تا در پروژههای نوآورانه باز با هم کار کنند، وظایف را مدیریت کنند و فعالیتها را هماهنگ کنند. آنها میتوانند شامل ویژگیهایی مانند اشتراک گذاری اسناد، ابزارهای ارتباطی و قابلیتهای ردیابی پروژه باشند.
- سیستمهای مدیریت دانش: این سیستمها به سازمانها کمک میکنند تا دانش و تخصص را در داخل و خارج سازمان، سازماندهی و به اشتراک بگذارند. آنها میتوانند از ایجاد و انتشار دانش حمایت کنند و به ارتباط افراد با تخصص و اطلاعات مرتبط کمک کنند.
- داشبوردها: این ابزارها به سازمانها کمک می کنند تا تأثیر تلاشهای نوآورانه باز خود را اندازهگیری و تجزیه و تحلیل کنند. آنها میتوانند بینشی در مورد عملکرد ابتکارات مختلف ارائه دهند، معیارهای کلیدی را ردیابی کنند و از تصمیمگیری مبتنی بر داده پشتیبانی کنند.
- نرم افزارهای اولویتبندی: نرمافزارهایی هستند که به سازمان کمک میکنند تا بر اساس معیارهای مختلف مانند نیازهای مشتری، اهداف تجاری، هزینهها، ریسکها و منابع، مهمترین و با ارزشترین ویژگیها یا پروژهها را برای کار بر روی آنها رتبهبندی و انتخاب کند. آنها میتوانند از تجاریسازی و جذب نتایج نوآوری باز و همسویی و هماهنگی اقدامات داخلی و خارجی حمایت کنند.
- مدیریت مالکیت فکری: فناوریهایی برای مدیریت حقوق مالکیت فکری، مانند سیستمهای مدیریت حقوق دیجیتال و نرمافزار مدیریت IP، برای سازمانهای درگیر نوآوری باز، ضروری هستند. آنها به مدیریت مالکیت، محافظت از دارایی ها و حقوق مرتبط با نوآوریها از طریق همکاری با شرکا کمک میکنند.
به طور کلی، انتخاب نرمافزار برای اجرای نوآوری باز به نیازها و اهداف خاص سازمان و همچنین ماهیت فعالیتهای نوآوری باز بستگی دارد. انواع مختلف نرمافزار را میتوان در ترکیب برای پشتیبانی از جنبههای مختلف فرآیند نوآوری باز، از تولید ایده و همکاری گرفته تا مدیریت پروژه و اشتراک دانش، استفاده کرد.
توانمندی رسام برای پشتیبانی از نوآوریها:
رسام با برخورداری از یک پایگاه داده کاملا یکپارچه و ارائه ماژولهایی نوآوری را در سازمانها پشتیبانی میکند:
- مدیریت فضای کسب و کار: از اتوماسیون اداری برای ایجاد تعاملات و ارتباطات باز و سلسه مراتبی در بین گروههای نوآوری استفاده میشود.
- سیستم مدیریت دانش و مستندات: رسام با برخورداری از یک سیستم مدیریت دانش قوی به اشتراک گذاری و مدیریت دانشهای صریح و ضمنی کمک زیادی میکند.
- مدیریت کنترل پروژه: ماژول کنترل پروژه رسام با مفاهیم PMBOK و Scrum و To Do List همخوانی دارد و از قابلیت موتور گردش کار رسام برای ایجاد فرایندهای مختلف کنترل پروژه استفاده کند.
- بهای تمام شده: بعلت یکپارچگی کامل سیستم های مدیریت دانش و کنترل پروژه با امور مالی و حسابداری بواسطه ابزارهای مختلف، شما می توانید بهای تمام شده کلیه فعالیتها و همچنین هزینه تحمیل شده توسط منابع مختلف را بصورت آنلاین در دسترس داشته باشید.
برای مشاهده قیمت خرید نرم افزار رسام ERP روی لینک کلیک کنید.